خودنویس

ساخت وبلاگ

ایستاده به روی گور خویش، ما

نظاره گر، خشکیده و شاهد مرگ خویش

کف میزنیم و هورا میکشیم؛

غافل از تیغی نشانه رفته قلب ما

فراموش میکنیم، و مرگ دیگری

خواب رفته مردمان را

در آغوش میکشد...


تقدیم به همان که پراند!

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 56 تاريخ : دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت: 18:49

و من اینجا می ایستم،
شاید رهگذری دید مرا،
و راه آبادی را نشانم داد،
شاید ... !

"استفاده از تمامی مطالب این وبلاگ منوط به کسب اجازه از نویسنده وبلاگ و ذکر آدرس می باشد."
کامنت های من روی نوشته های شما پرایوت خواهد بود.

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 44 تاريخ : پنجشنبه 28 بهمن 1400 ساعت: 0:31

اسطوره خالیست

تو دوری

لیوان تشنه

صندلی نشسته است

آجر ها را می شمارد

باد، از غبار

سرفه اش گرفته است

و من

روی ناله ای

که از اعماق پوسته ی تنهایی بر می خیزد

قدم میزنم...

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 55 تاريخ : شنبه 27 دی 1399 ساعت: 21:51

دلتنگ می شویو ساعت ها همه از راهمی ایستندبی آنکه چمدانت را بسته باشیچشم هایت را میبندیدر زمان به پس می رویچشم که می گشاییآنجاییدر چشم های سرخ از خستگی اش خیره میشویچشم هایی که از درد خسته اندو کم خودنویس...ادامه مطلب
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 57 تاريخ : چهارشنبه 28 آبان 1399 ساعت: 10:06

یادت،

در رفت و آمد،

آهی از سر فراموشی،

آهی از روی مهربانی.

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 14:32

سحر

لحظه ایست

که از آنک اولین شعر، زاده می شود

و آسمان، تا در عالم رویاست

و شعر در چشم هایش می تراود،

ادامه می یابد.

و گاهِ شعر

تو را

نشان می دهد

که آنسوی واژه نشسته ای

و نو، می سرایی

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 14:32

سحر آمد

از حرف دل چای می گفت 

و کرشمه ای که 

جان به لب چای آورده است!

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 87 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 14:32

به وسعت کلمه

لبخند می زنم

چای میریزم

نوری کنار دستم

می تابد

نوری روبریم

ایستاده است

قطرات چای

بی طاقت

به هر سو می جهند

بخار

بالا می رود

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 14:32

من یک فراموشی

من ندار و دار ام

شعری که به وقت دیدارت

وقتی صدایت در پنجره گوش هایم

میجنبد،

می جوشد

ازان توست این شعر

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 14:32

همچون

سوخته ای که

شعر شعله را

هم صدای آجر ها

خوانده است

به گرد پای رهگذری میمانم

که رفته است

و دستی در هوا

که به سوی هیچ دراز است

و اشک در چشمی

که نمیداند دیوار اش

من ام.

خودنویس...
ما را در سایت خودنویس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : xigxago بازدید : 78 تاريخ : پنجشنبه 4 ارديبهشت 1399 ساعت: 14:32